محل تبلیغات شما

به مناسبت سالروز آزادسازی شهر مهران

منبع : وبلاگ لشکر 25 کربلا

سردار حاج جعفر شیرسوار فرمانده گردان ویژه شهداء لشکر۲۵کربلا در عملیات کربلای یک ( آزادسازی مهران)

شعار شیرسوار به زبان سردار مرتضی قربانی

حاج جعفر گفت: درد همیشه هست و می شه خوبش کرد، یا باهاش ساخت، اما اگر زود نجنبیم، مهران دیگه از نقشه ی ایران حذف می شه.

شهیدآوینی می گوید: برادر شیرسوار فرمانده یكی از گردان‌هایی بود كه در تپه‌های قلاویزان عمل كرده بودند. وقتی از او خواستیم كه با ما مصاحبه كند، او گفت: در كنار این بسیجی ها من لایق نیستم كه سخنی بگویم؛ اینها سربازان امام زمان هستند، من كجا و اینها كجا؟ اینها فرزندان فاطمه‌ی زهرا هستند. من شرم می‌كنم كه در مقابل این برادران صحبت كنم.»

سردار حاج مرتضی قربانی:

شعار حاج جعفر در عملیات آزادسازی مهران این بود که : امام تکلیف کرده اند مهران آزاد شود و من تا مهران را آزاد نکنم به منزل برنمی گردم.» در حین عملیات چند شب خواب به چشمش نرفته بود. در داخل خودرو لحظاتی پیش آمد که چشمش را بست و خوابید. پس از بیداری به من گفت : چند لحظه ای چشمم گرم شد و خوابیدم و صدای غرش تانک نیروهای خودی مرا بیدار کرد و این چند لحظه خواب انگار یک شبانه روز بود.» جعفر پس از آن روی تانک سوار شد و به همراه نیروهایش به پیش رفت و در سخت ترین محور عملیات پیشروی و قلاویزان را آزاد کردند.

شهید آوینی در مستند تصویری عملیات کربلای یک می گوید:

دلباخته‌ی دوم، برادر شهید حاج جعفر شیرسوار است. او فرمانده یكی از گردان‌هایی بود كه در تپه‌های قلاویزان عمل كرده بودند. وقتی از او خواستیم كه با ما مصاحبه كند، او گفت: در كنار این بسیجی ها من لایق نیستم كه سخنی بگویم؛ اینها سربازان امام زمان هستند، من كجا و اینها كجا؟ اینها فرزندان فاطمه‌ی زهرا هستند. من شرم می‌كنم كه در مقابل این برادران صحبت كنم.»

برادر شیرسوار، فرمانده گردان ویژه‌ی شهدا، فرزند دكاندار گمنامی از اهالی قائم‌شهر است. او خطاب به پدر و مادرش نوشته است: امروز اگر شما را پدر و مادر شهید می‌خوانند زود نیست، كه من می‌بایست اولین شهید شهرمان باشم. اما خداوند مصلحت اینچنین دیده است كه مرا تا به امروز زنده نگاه دارد و مصلحت خداوند از آمال انسان بالاتر است.»

در مصاحبه ای که شهید آوینی در منطقه عملیاتی کربلای یک با شهید شیرسوار داشتند، شهید شیرسوار در آن گزارش چنین می گوید:

وضعیت بچه های ما همانطور که از سایر برادران شنیدید خیلی خوبه این در حد یک شعاری نیست که بخواد تبلیغاتی بشه و این رو مطرح بکنیم. لذا ما در سایری از نقطه ها، نیروهایی که داشتیم  خوب عمل کردند؛ با حدافل تلفات که اصلاً ما فکرش رو نمی کردیم دشمن آنچنان ذلیل و خار شد تو این منطقه، در جایی که می تونست 48ساعت مقاومت بکنه، 48دقیقه دوام نیاورد در  یک نقطه. با اون همه نیرو و امکانات و اون همه سلاح های مدرنی که در دست داشت و تسلط خاطر روی منطقه. لذا الان که مشاهده می کنید ما تو این منطقه نقطه هایی هست از قبل به دست عراق بود. پس ازگرفتن مهران به دست نیروهای ما، و ما انشاالله می خایم بریم به اونجایی که خود اون نقطه ای که از قبل تو دست عراق بود، بگیریم و درسی به اون بدیم که دیگه اون جرأت نکنه که در جایی دیگه بخواد همچین غلط کاری هایی بکنه.


همسر شهید می گوید:

حاج جعفر مجروح بود، شبی سراسیمه به خونه آمد و به محض وارد شدن بدون اینکه سلام و علیکی بکنه، گفت: سوسن خبر داری پَست فطرت ها، مهران رو گرفتند؟ گفتم: حالا چرا این قدر ناراحتی؟ خوب حتماً کاری کرد که گرفتن اش. چرا من و تو را نمی گیرند؟ با آن که عصبانی بود زد زیر خنده و گفت: بابا! مهران پرستش، رو نمی گم.(مهران پرستش از همرزمان و دستان شهید بود) بعثی ها دوباره شهر مهران رو از دست ما در آوردند؛ باید برم. گفتم: لااقل این دفعه را منصرف شو تو حالت خوب نیست، پایت هنوز خوب نشده. خودم می دیدم که شب ها از درد زانویش ،پیچ و تاب می خورد و موقع راه رفتن می لنگید، اما می گفت: درد همیشه هست و می شه خوبش کرد، یا باهاش ساخت، اما اگر زود نجنبیم، مهران دیگه از نقشه ی ایران حذف می شه. بالأخره رفت و در عملیات آزادسازی مهران، به عنوان فرمانده گردان ویژه شهدا لشکر25کربلا شرکت کرد. هم رزمانش می گفتند: در طول عملیات با اینکه مجروح بود باز هم از خودش رشادت و شجاعت بی نظیری نشون داد.

شادی روح امام و شهدا فاتحه ای با صلوات.

این داستان نیست، مظلومیت سربازان روح اله است، پس ادامه دارد تا ظهور.

به کوشش: پیروزپیمان

با تشکر فراوان از کنگره بزرگداشت ده هزار شهید استان مازندران

ندیدیم بر فرزندان خمینی چه گذشت

روزهای بعد ، اثبات روزهای قبل

سالروز تولد بزرگ مرد حماسه و مقاومت ، سیدجلیل قدر و فرمانده بزرگ ، سید حسن نصرالله

مهران ,كه ,شهید ,عملیات ,حاج ,یک ,حاج جعفر ,كه در ,می گوید ,می شه ,کربلای یک ,اینها فرزندان فاطمه‌ی ,كجا؟ اینها فرزندان ,بگویم؛ اینها سربازان ,سخنی بگویم؛ اینها

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

specunredis cheap authentic jerseys us lebdogili پایگاه اطلاع رسانی مهدی ما artme distafason riaremutcont riafenadi روانشناسی , علوم تربیتی , کودکان کم توان ذهنی معماری و املاک